سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

88/6/11
12:12 ع

تامل و تفسیری در سوره مبارکه قدر(2)- استاد علی صفایی
محرک، غایت، بینش به رابطه­ها و شکل عمل
لیلة القدر خیر من الف شهر؛ یک شب تقدیر از هزار ماه بى‏تقدیر بهتر است، چرا؟ چون آنها که طرح ندارند و نقشه ندارند، مهره‏ى نقشه دارها هستند؛چون ساختمانى که نقشه ندارد و عمله‏هایش از صبح تا شب کار مى‏کنند و بى‏حساب خراب مى‏کنند و بى‏حساب مى‏سازند، عاقبت توالتش در میان آشپزخانه سبز مى‏شود و درِ حیاطش در وسط سقفش مى‏نشیند و دوباره کارى و خراب کارى خواهد داشت و اگر این هر دو را نداشته باشد کند کارى خواهد داشت؛ چون حیرت در عمل مانع حرکت سریع تو است. تو نمى‏دانى باید کجا را بسازى و کجا را خراب کنى. و همین حیرت اگر کارت را خراب نکند، کند و آرام مى‏کند.

 این است که عمل طرح مى‏خواهد. در طرح است که عمل ارزش مى‏یابد؛ چون ارزش عمل وابسته به خود عمل نیست، وابسته به محرک و به هدف و به بینشى است که از رابطه‏هاى یک عمل دارى.
 این است که یک عمل از چند نفر، ارزش برابر ندارد و در یک سطح نیست؛ چون محرک‏هاشان فرق دارد. یکى یک تومان مى‏دهد به خاطر این که ده تومان بگیرد. و یکى یک تومان مى‏دهد تا آرامش وجدان بیابد و یکى یک تومان مى‏دهد تا درس انفاق بدهد و آدم بسازد. و یکى با یک تومانش یار تربیت مى‏کند و همراه مى‏سازد. آیا اینها برابر هستند؟
 کسانى که با عواطف، با هوس‏ها، با دهان مردم، با شیطنت و سیاست انفاق مى‏کنند، با کسانى که محرکشان تکلیف‏شان است، در یک عمل برابر نیستند.
 همین طور کسانى که غایت و جهت و هدف عملشان تربیت همراه و درس انفاق و سازندگى و ایجاد وحدت و یگانگى است با کسانى که غایت و جهت و هدفشان آرامش وجدان و یا ایجاد اعتبار اجتماعى و یا پیروزى در انتخابات و یا رسیدن به آب و علف دنیاست مساوى نیستند.
 همین طور آنها که رابطه‏ى اعمالشان را در نظر دارند، با آنها که فقط یک بند را مى‏بینند، برابر نیستند. این پیداست که یک عمل بى‏نهایت رابطه دارد، در نتیجه کسى که تمام این آثار را در نظر دارد با کسى که بعضى از آن را مى‏شناسد بهره‏اش و طرز عملش برابر نیست. اگر مى‏شنوى که ضربة على یوم الخندق أفضل من عبادة الثقلین؛ یک حرکت على از تمامى عبادات{ اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج 2، ص 245. } جن و انس بهتر است، به همین خاطر است که على در یک ضربه‏اش تمامى این رابطه‏هاى نامحدود را در نظر دارد و در یک حرکتش عبادت جن و انس را مى‏خواهد و این است که این ضربه، ارزش و فضیلتش به این حد مى‏رسد که محرّک و غایت و بینش به رابطه‏ها، در ارزش عمل نقش دارند و به آن ضریب مى‏دهند. همانطور که این سه عامل در شکل عمل و کیفیت عمل هم اثر مى‏گذارد. تو که مى‏دانى با یک لیوان آب چقدر انس، چقدر درس، چقدر پیوند و وحدت، چقدر قدرت، چقدر پیروزى نهفته است، ناچار در همین یک عمل، حالت و شکل کارت متفاوت مى‏شود، که در این عمل بذرى دارد و از این بذر محصول و برداشتى مى‏خواهد.
 سفره‏اى که به خاطر بازى‏ها و هوس‏ها و تظاهرها پهن مى‏شود، در شکل و کیفیت با سفره‏اى که به خاطر تکلیف و تربیت و درس پهن مى‏شود، یکسان نیست و این چهار عامل: محرک، غایت، بینش به رابطه‏هاى عمل، و شکل عمل، در ارزش و قدر عمل مؤثر هستند و این عوامل در طرح منظور مى‏شوند؛ این است که عمل طرح مى‏خواهد و نقشه مى‏خواهد، قدر و اندازه گیرى مى‏خواهد. و این طرح و نقشه را چگونه باید بدست آورد؟
 تو که یک قطعه زمین، دو کیلو گوشت، یک مقدار پارچه دارى، بدون طرح و نقشه دست به کار نمى‏شوى، پس چه شده که در سرزمین عمرت بدون تقدیر، دست به کار شده‏اى و در هر رشته و شغلى خودت را گرو گذاشته‏اى.
 آنها که مى‏خواهند در سرزمین عمر خویش بنایى را بالا ببرند و چیزى بسازند و کارى بکنند و ارزش بیافرینند، ناچارند که طرحى بریزند و براى این طرح ریزى چه باید بکنند؟ و از کجا باید شروع کنند؟
  مسأله همین است که نقشه‏ى کلى وجود ندارد. نقشه با هدف شروع مى‏شود و با هدف شکل مى‏گیرد. بر اساس هدف، راه‏ها و نیازها و مرحله‏ها و مسائل هر مرحله را در نظر مى‏گیرند و طرح مى‏ریزند.

  جایگاه ولی
در این شب که تا قیامت ادامه دارد، ملائکه و روح به تدریج بر ولى امر، هر امرى را نازل مى‏کنند. اولى الامر، صاحبان کارها و دستورها و شؤوناتى هستند که در شب قدر به آنها مى‏رسد و طرح سال آنها را مى‏ریزد. و این است که هر کارى بدون ولایت و سرپرستى آنها، کارى معلّق و در هوا و بدون طرح است. با این امر و با این قدر و اندازه‏ها هماهنگ نیست. و همین است که در روایات آمده، هر کارى بدون ولایت، بى‏بهره است. اگر کسى تمام شبش ایستاده باشد و تمام روزش روزه باشد و تمام سالش در حج باشد و تمام مالش در راه و این کارها با امر ولى و با طرح او همراه نشود و با ولایت و سرپرستى او انجام نگیرد، نتیجه ندارد و حتى خطرناک است، که کارهاى توان‏کش عمله‏ها مادام که در نقشه و طرح انجام نگیرد، جز خرابکارى نیست.
 همان طور که بارها گفته شده، ولایت و سرپرستى یک معمار و یک مهندس آگاه، متمم تمام نعمت‏هاى موجود و امکانان عظیمى است که در طرح جان مى‏گیرند و با نقشه پیاده مى‏شوند. و همین است که در روز ولایت، در روز غدیر، قرآن گوشزد مى‏کند؛ ألیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتى، ألیوم أکملت و أتممت...{ مائده، 3. }

 تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل أمر
{ تنزّل نزول تدریجى است که همراه مِنْ معناى نازل کردن را مى‏دهد، نه نازل شدن را. و امر گرچه به معناى فرمان و عمل و شأن آمده ولى به معناى شأن و عمل خواهد بود، چون؛ کلمه‏ى اذن ما را از معناى فرمان بى‏نیاز مى‏کند در نتیجه معناى آیه مى‏شود؛ در این شب به تدریج ملائکه و روح با اذن و اجازه‏ى خداى خویش هر کارى و برنامه‏اى را نازل مى‏کنند و فرود مى‏آورند. و این نزول و فرود مقصدى دارد که جایگاه ولایت است. و این است که تا قیامت ولى امرى خواهد بود که ملائکه بر او نازل مى‏شوند و بر او برنامه‏ها و کارها را نازل مى‏کنند و این استمرار با شکل طولانى آیه هماهنگ است. }
 آیه با ادامه و استمرار شب قدر تا قیامت هماهنگ است و از یک کار کشیده و طولانى خبر مى‏دهد. کارى که با فعل مضارع و همراه نزول فرشته‏ها و روح که - بزرگتر حتى از جبرئیل است - و با اذن و اجازه و امر خداى آنها در این شب،{ تفسیر برهان } شکل مى‏گیرد.

 سلام... 
 این قدر و اندازه‏ى خدا و این قدر و تقدیر تو و این امر و برنامه‏ى ولى و این کتاب و طرح و تقدیر، هنگامى که با هم هماهنگ شوند، به چه مى‏انجامند، جز سلام ... و این است که شب تقدیرهاى خداى و تو و ولایت، شب سلام و امن است، شب پاکسازى از هر عیب و آفت است. اگر تو نعمت‏هاى خدا را با طرح ولایت و کتاب خدا هماهنگ کنى و با موضوعات جارى و گرفتارى‏ها و نیازهاى موجود تطبیق بدهى، توانسته‏اى در این شب قدر به سلام برسى و از خرابکارى و دوباره کارى و کندکارى نجات یابى.

همه چیز مهیاست، می­ماند تقدیر و تدبیر تو 
عظمت شب قدر به همین خاطر است که تمامى اینها با هم جمع شده‏اند و فقط انتظار تقدیر و تدبیر تو را دارند که با قدر نعمت و با قدر ولایت که متمم نعمت‏هاست و با قدر کتاب که در این شب جمع‏اند، تنها مى‏ماند قدر تو و بیدار باش تو و طرح ریزى تو که باید با توجه به نیازها و کمبودها و ضرورت‏هاى جارى و آن قدرها هماهنگ باشد؛ چون همان طور که گذشت طرح بر اساس هدف است و هدف تو بر اساس هوس نمى‏ماند که باید با توجه به دو اصل:
 1 - قدر و امکانات تو،
 2 - نیازها و ضرورت‏ها و شرایط جامعه‏ى تو، شکل بگیرد.
 وقتى مى‏خواهى براى زمینت نقشه بریزى باید هدف را در نظر بگیرى و این هدف هوس نیست، که من دلم مى‏خواهد اینجا منار بسازم. باید هدف تو با امکانات زمین و شرایط آن و با نیازها و ضرورت‏هاى موجود در جامعه‏ى تو هماهنگ باشد.

 هِىَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْر
 نمی­توانی یک عمر نقشه بکشی؛ باید برای یک عمر طرح بریزی
نکته همین است که در شب طرح مى‏ریزند تا در طلوع فجر، همراه فرشته‏هاى نازل شب، دست به کار شوند. لیلة القدر تا طلوع فجر است، نه تا یک عمر. شب طرح و تقدیر هزار ماه نیست، برابر با هزار ماه است. تو نمى‏توانى یک عمر نقشه بکشى که فرزندانت آن را پیاده کنند. تو باید در سخت‏ترین شرایط، در شکم حادثه‏ها و در شب تاریک، قدر و طرحت را بریزى تا در طلوع فجر کار کنى و برنامه‏ها را پیاده کنى، وگرنه کسى که مى‏خواهد تازه پس از فجر کارى را شروع کند و طرحى را بریزد، دیگر به کارش نمى‏رسد، که غروب از راه مى‏رسد و زمستان بر سر تو مى‏افتد، در حالى که در بهار و در روز، کارى نکرده‏اى و توشه‏اى برنداشته‏اى. 

ما در شرایط خاص خودمان شاهد این نکته هستیم. آنها که در بیست و پنج سال خفقان و یا در پنجاه سال حکومت دشمن، طرحى نریختند و نقشه‏اى نداشتند و فقط کار مى‏کردند، بهره‏ى کارشان نصیب بیگانه شد. و آنها که مهره‏ها را نساختند و فقط پس از پیروزى به این فکر افتادند، گرفتار رنج‏ها و خرابکارى‏ها شدند. اینها تازه ساختمان را خراب کرده‏اند و مى‏خواهند دنبال بنّا و مدیر و عمله و کارگر بروند و دنبال طراح و برنامه‏ریز بروند و این پیداست که دیگران هم بى‏کار نیستند و سهم انقلابى مى‏خواهند و تا تو بخواهى دست به کار شوى آنها مهره‏هایشان را در تمام کادر تو داخل کرده‏اند و حتى تو مجبورى که خودت آنها را داخل کنى و مونتاژ آنها را به کار بیندازى و این آنها هستند که مى‏توانند تصمیم بگیرند که هم فارغند و هم بر سر پست. آنها مى‏توانند دست به کار شوند و تو نمى‏توانى جز در بدرى و دوندگى و رفو کارى، به برنامه‏اى برسى... و فاجعه این است که مدیرها عمله مى‏شوند و عمله‏ها پست‏ها را به دست مى‏گیرند و زیر پایت را مى‏روبند. و چه مى‏توانى کرد جز سازش. و چه خواهى داشت جز رفو کارى و درگیرى‏ها را زیر سبیل گذاشتن. سلامى نیست، که طرحى نبوده و در شب کارى انجام نشده، فقط در شب مرثیه خوان ظلمت بوده‏اى و مدیحه سراى نور، نه دست به کار نقشه‏ها و طرح‏ها و نه در صدد ساختن مهره‏ها.


مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ