88/5/10
4:24 ع
سلام علیکم. ایام مبارک و نورانی ماه شعبان مبارک. تاخیر چند روزه (( عباد)) را ببخشید. مشغول انجام فعالیتی بودم که شاید گزارشی از آن را در آینده کار کنم.
سخنرانی مقام معظم رهبری در روز عید مبعث و بیانات ایشان در جمع شرکت کنندگان در مسابقات بین المللی قرآن بنده را ذوق زده کرد. پس از شنیدن سخنان روز مبعث ایشان، تنها چیزی که بارها آن را تکرار کردم این بود که این سخنان یک (( حکیم )) است.
ما گاهی در مطالعات و تفکراتمان برای پیدا کردن راه و فهم اسلام ناب راه را اشتباه می گیریم و به جای رجوع به اهل، به سراغ نااهلان و یا جاهلان می رویم.
بنده در گذشته هم به سخنان و رهنمودهای رهبرمان رجوع می کردم اما این اولین باری بود که از این همه تعقل و استحکام در سخن شگفت زده شدم. شاید در این ایام که بعضی به اشتباه ره بر را رها کرده و دیگران را بر او اختیار کرده اند، این تذکری برای ما باشد که راه را اشتباه نگیریم و از اکنون که جوانیم، در مکتب انقلاب و در برابر ره بر آن زانو بزنیم و اسلام اصیل و راه استوار برای پیروزی نهایی بر دشمنان را از (( او )) یاد بگیریم.
این یک توصیه جدی است اول به خودم و بعد به همه دوستانم. ره برمان را فقط ره بر سیاسی ندانیم و درک کنیم که ایشان یک اسلام شناس، غرب شناس و فرمانده و ره بر نهضت جهانی اسلام علیه نظام سلطه است. به همه دوستانم که مدتی است علاقه مند به مطالعات غرب شناسی شده اند و خودم توصیه می کنم که حداقل در کنار مطالعه کتابهای فلانی و فلانی، قدری هم بر تفکرات ره برمان بیندیشیم. اندیشیدن در تفکرات ایشان ما را به این می رساند که (( او یک حکیم است )). و در برابر این همه حکمت و استواری در قول و عمل، تنها می توان متواضع بود.
آقا! بگشای لب که قند فراوانم آرزوست...
مسئلهى بعثت نبى مکرم که زبانهاى قاصر و ذهنهاى کوتاه ما دربارهى آن مطالب زیادى گفته است - و همه گفتهاند - در واقع یک عرصهى عظیمى است که به این زودىها بیان ابعاد این حادثهى بزرگ میسر نخواهد بود. هرچه زمان به جلو میرود و بشر با تجربههاى گوناگون، نواقص زندگى خود را، آسیبهاى خود را بیشتر ادراک میکند، ابعاد گوناگون و بعثت نبى مکرم بیشتر خود را نشان میدهد. این بعثت در واقع دعوت مردم به عرصهى تربیت عقلانى و تربیت اخلاقى و تربیت قانونى بود. اینها چیزهائى است که زندگىِ آسوده و رو به تکامل انسان به آنها نیازمند است.
در درجهى اول، تربیت عقلانى است. یعنى نیروى خرد انسانى را استخراج کردن، آن را بر تفکرات و اعمال انسانْ حاکم قرار دادن، مشعل خرد انسانى را به دست انسان سپردن، تا راه را با این مشعل تشخیص بدهد و قادر بر طى کردن آن راه باشد؛ این اولین مسئله است؛ و مهمترین مسئله هم همین است...
تربیت دوم، تربیت اخلاقى است که: «بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق»؛(5) مکرمتهاى اخلاقى، فضیلتهاى اخلاقى را در میان مردم کامل کند. اخلاق آن هواى لطیفى است که در جامعهى بشرى اگر وجود داشت، انسانها میتوانند با تنفس او زندگى سالمى داشته باشند. اخلاق که نبود، بىاخلاقى وقتى حاکم شد، حرصها، هواى نفسها، جهالتها، دنیاطلبىها، بغضهاى شخصى، حسادتها، بخلها، سوءظن به یکدیگر وارد شد - وقتى این رذائل اخلاقى به میان آمد - زندگى سخت خواهد شد؛ فضا تنگ خواهد شد؛ قدرت تنفس سالم از انسان گرفته خواهد شد. لذا در قرآن کریم در چند جا - «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»...
بعد به دنبال آن تربیت قانونى است، انضباط قانونى. اولْعامل به همهى احکام اسلام، خودِ شخص نبى مکرم اسلام بود. از قول امالمؤمنین عایشه نقل شده است که سؤال کردند راجع به پیغمبر - اخلاق پیغمبر، رفتار پیغمبر - گفت: «کان خلقه القرآن»؛(7) اخلاق او، رفتار او، زندگى او، تجسم قرآن بود. یعنى چیزى نبود که به او امر کند، خود او از آن غافل بماند. اینها همهاش براى ما درس است؛ اینها همه درس است. نه اینکه ما آن عظمت را با حقارتهاى خودمان بخواهیم مقایسه کنیم، آنجا قله است، ما در دامنهها داریم حرکت میکنیم؛ اما به سمت قله حرکت میکنیم؛ شاخص آنجاست، معیار آنجاست....
قرآن براى فهمیدن و اندیشیدن است. .
پروردگارا! ما را بیدار کن؛ دلهاى ما را با حقائق اسلام بیش از پیش آشنا بفرما. پروردگارا! ملت ایران را در این راه رشید و استوارى که در پیش گرفتهاند، کمک بفرما. پروردگارا! قلب مقدس ولىعصر را از ما راضى و خشنود کن.
والسّلام علیکم و رحمت الله