89/4/28
12:42 ع
در ادامه بازخوانی اندیشه های حضرت امام بخش هایی از سخنان ایشان در خردادماه ???? تقدیم می شود. در این قسمت بیانات ایشان عنوان بندی شده که این کار بهره از آن را ساده تر می کند.
چقدر مسئولیت آور است این خطاب...
یَا أَیُّهَا النبِىُّ حَسبُکَ اللَّهُ و مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنیِنَ (سوره انفال- آیه ??). چه خطاب افتخارآمیزى است براى مؤمنین! چه خطاب مسئولیت آورى است براى مؤمنین! افتخارآمیز براى اینکه با اینکه خداى تبارک و تعالى کافى است و هیچ کس در مقابل حق تعالى قدرتى ندارد، قوهاى ندارد، همه هیچند، ولى خداى تبارک و تعالى به مؤمنین- که مؤمنات هم داخل مؤمنینند- این افتخار را مرحمت فرموده است که در پهلوى اسم مبارک خودش مؤمنین را هم ذکر فرمود: «براى تو، خدا و کسانى که متابعت کردند، مؤمنینى که از تو متابعت کردند، کافى است». با اینکه خدا کافى است لکن همچو تشریفى را به مؤمنین- که مؤمنات هم داخل هستند- مرحمت فرموده است که خدا و مؤمنین، کسانى که از تو تبعیت کردند، از تو کفایت مىکنند. چقدر افتخارآمیز است براى ما، براى مؤمنین براى شما مخدرات، براى شما مؤمنات، که شما [را] در ردیف خداى تبارک و تعالى قرار داده است، و چقدر مسئولیت آور است این خطاب ... ( سخنرانى در جمع بانوان و خانوادههاى فضلاى حوزه علمیه قم- زمان: صبح 5 خرداد 1358/29 جمادى الثانى 1399.)
تا نزدیک شهادت پیش رفت...
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
جناب حجت الاسلام مجاهد متعهد، آقاى هاشمى عزیز
مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد، از بیمارستان پیام داد: «به رضاخان بگویید من زنده هستم». مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمى زنده است چون نهضت زنده است ...
امریکا و دیگر ابرقدرتها بدانند ملت ما زنده است. اجتماعات عظیم این دو- سه روز شاهد زنده بودن انقلاب است. اینان با این تلاشهاى احمقانه نمىتوانند انقلاب اسلامى ما را ترور کنند؛ نمىتوانند شخصیت انسانى- اسلامى مطهرى و هاشمى را ترور کنند؛ هر چند ترورها حساب شده و سازمان یافته باشند و از لابه لاى آنها جاى پاى ابرقدرتها و جنایتکاران بین المللى به چشم بخورد ...پاسداران انقلاب و رؤساى آنان موظفند از این شخصیتهاى ارزنده انقلابى حفاظت کنند و رفت وآمدهاى مشکوک را تحت نظر بگیرند؛ اگرچه خود آنان راضى نباشند... من به آقاى هاشمى- فرزند برومند اسلام تبریک مىگویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت. و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خداى تعالى خواستارم. والسلام علیه و على عباداللَّه الصالحین ... روح اللَّه الموسوى الخمینى (پیام [به على اکبر هاشمى رفسنجانى -زمان: 5 خرداد 1358/29 جمادى الثانى 1399.)
هر یک از ما پاسدار دیگرانیم؛ شما به من نصیحت کنید
پاسدارى فقط پاسدارى مرز نیست. پاسدارى یک معناى وسیعى دارد. هر یک از ما پاسداریم نسبت به دیگران. من باید نصیحت بکنم به شما؛ شما به من نصیحت کنید. من به شما بگویم که امروز که روز امتحان است خوب از امتحان بیرون بیایید. شما هم به من همین معنا را بگویید. من به شما عرض کنم که با مظلومها، با زیردستهاى خودتان، خوب رفتار کنید؛ عادلانه رفتار کنید. شما هم به من بگویید همه ما مسئولیم: ( سخنرانى [در جمع اقشار مختلف مردم و عشایر زمان: صبح 4 خرداد 1358/28 جمادى الثانى 1399.)
آن جهات لطیف اسلامی را حفظ کنید؛ یک آدم میشود هزار تا
همه چیز به هم ریخته است؛ تحول لازم دارد
خیال نکنید که فقط دادگسترى تحول باید پیدا بکند؛ فرهنگ هم تحول باید پیدا بکند؛ همه چیز به هم ریخته است، اینها تحول لازم دارند. (سخنرانى در جمع پرسنل سپاه و دادگسترى،زمان: 3 خرداد 1358/27 جمادى الثانى 1399.)
چه خوب نهضتی بود!
چه خوب نهضتى بود، چه خوب قیامى! ما هر روز تقریباً با قشرهاى مختلف، با گروههاى مختلف از اقطار ایران مواجه هستیم...
توجه شما را به خطر عظیم عطف میکنم
مسلمین توجه داشته باشند که در حزبهایى که صحبتشان از اسلام نیست، صحبتشان از دمکراتیک است، قشرهایى که به اسلام کار ندارند، گر چه به آزادى کار دارند، آزادى را مىخواهند اما آزادى به غیر اسلام، ملت ما توجه کنند که لااقل داخل اینطور حزبها نشوند... همه اقشار بیدار باشند. کارگرها بیدار باشند، دهقانها بیدار باشند. بازاریها بیدار باشند، دانشگاهیها بیدار باشند، تز اسلام منهاى روحانیت یعنى لا اسلام! درجه اولش این است؛ بعد هم کتابهاى روحانیت را به دریا بریزند! بیدار باشید!... من توجه شما را به این خطر، به این خطر عظیم، عطف مىکنم. خطر بزرگ است؛ با صورتهاى آزادى ما مىخواهیم، دمکراتیک ما مىخواهیم، استقلال مىخواهیم. اسلام چه؟ منهاى اسلام! در تمام حرفهایشان اسلام در کار نیست. اگر اسلام نبود، شما حالا در زاغهها بودید، شما در خارج کشور بودید... ( سخنرانى در جمع بانوان سازمان حمایت از خانوادهها زمان: 4 خرداد 1358/28 جمادى الثانى 1399.)
مستکبر کیست؟مستضعف کیست؟
من باید بیان «مستضعف» و «مستکبر» را به اندازهاى که در این مجلس مناسب است عرض کنم. مستکبرین منحصر نیستند به سلاطین، منحصر نیستند به رؤساى جمهور، منحصر نیستند به دولتهاى ستمگر... آیا ما هم از مستکبرین باشیم یا از مستضعفین؟ هر فرد، مىشود که مستکبر باشد و مىشود مستضعف باشد. اگر من به زیر دستهاى خودم، ولو چهار نفر باشد، تعدى و تجاوز کردم و آنها را کوچک شمردم، بنده خدا را کوچک شمردم، من مستکبرم و او مستضعف؛ و مشمول همان معنایى است که مستکبرین و مستضعفین هستند ... نباشد که یکوقت ما هم در صف محمدرضاخان واقع بشویم! او آزادى را از یک امت سلب کرد، و ما آزادى را از یک قشر کوچک سلب بکنیم. او در وسط واقع بشود و ما در یمین و یسار او و همه از جند او! ...
هر یک از ما پاسدار دیگرانیم؛ شما به من نصیحت کنید
پاسدارى فقط پاسدارى مرز نیست. پاسدارى یک معناى وسیعى دارد. هر یک از ما پاسداریم نسبت به دیگران. من باید نصیحت بکنم به شما؛ شما به من نصیحت کنید. من به شما بگویم که امروز که روز امتحان است خوب از امتحان بیرون بیایید. شما هم به من همین معنا را بگویید. من به شما عرض کنم که با مظلومها، با زیردستهاى خودتان، خوب رفتار کنید؛ عادلانه رفتار کنید. شما هم به من بگویید همه ما مسئولیم: ( سخنرانى [در جمع اقشار مختلف مردم و عشایر زمان: صبح 4 خرداد 1358/28 جمادى الثانى 1399.)
تا نزدیک شهادت پیش رفت...
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
جناب حجت الاسلام مجاهد متعهد، آقاى هاشمى عزیز.
مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد، از بیمارستان پیام داد: «به رضاخان بگویید من زنده هستم». مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمى زنده است چون نهضت زنده است ...
امریکا و دیگر ابرقدرتها بدانند ملت ما زنده است. اجتماعات عظیم این دو- سه روز شاهد زنده بودن انقلاب است. اینان با این تلاشهاى احمقانه نمىتوانند انقلاب اسلامى ما را ترور کنند؛ نمىتوانند شخصیت انسانى- اسلامى مطهرى و هاشمى را ترور کنند؛ هر چند ترورها حساب شده و سازمان یافته باشند و از لابه لاى آنها جاى پاى ابرقدرتها و جنایتکاران بین المللى به چشم بخورد ...پاسداران انقلاب و رؤساى آنان موظفند از این شخصیتهاى ارزنده انقلابى حفاظت کنند و رفت وآمدهاى مشکوک را تحت نظر بگیرند؛ اگرچه خود آنان راضى نباشند... من به آقاى هاشمى- فرزند برومند اسلام تبریک مىگویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت. و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خداى تعالى خواستارم. والسلام علیه و على عباداللَّه الصالحین ... روح اللَّه الموسوى الخمینى (پیام [به على اکبر هاشمى رفسنجانى -زمان: 5 خرداد 1358/29 جمادى الثانى 1399.)
شما کارتان از کار ما بالاتر بود
ما در خارج خدمتهاى لفظى مىکردیم و شما عملى. شما در میدان بودید، و در میدان مبارزه به کار خودتان، به مسئولیت خودتان عمل مىکردید؛ و شما کارتان از کار ما بالاتر بود ...( سخنرانى [در جمع تکنیسینهاى پزشکى اورژانس تهران -زمان: 5 خرداد 1358/29 جمادى الثانى 1399.)
چقدر مسئولیت آور است این خطاب...
یَا أَیُّهَا النبِىُّ حَسبُکَ اللَّهُ و مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنیِنَ (1). چه خطاب افتخارآمیزى است براى مؤمنین! چه خطاب مسئولیت آورى است براى مؤمنین! افتخارآمیز براى اینکه با اینکه خداى تبارک و تعالى کافى است و هیچ کس در مقابل حق تعالى قدرتى ندارد، قوهاى ندارد، همه هیچند، ولى خداى تبارک و تعالى به مؤمنین- که مؤمنات هم داخل مؤمنینند- این افتخار را مرحمت فرموده است که در پهلوى اسم مبارک خودش مؤمنین را هم ذکر فرمود: «براى تو، خدا و کسانى که متابعت کردند، مؤمنینى که از تو متابعت کردند، کافى است». با اینکه خدا کافى است لکن همچو تشریفى را به مؤمنین- که مؤمنات هم داخل هستند- مرحمت فرموده است که خدا و مؤمنین، کسانى که از تو تبعیت کردند، از تو کفایت مىکنند. چقدر افتخارآمیز است براى ما، براى مؤمنین براى شما مخدرات، براى شما مؤمنات، که شما [را] در ردیف خداى تبارک و تعالى قرار داده است، و چقدر مسئولیت آور است این خطاب ...
شما مسئول تربیت اولاد هستید
مؤمنین باید کفایت کنند از اسلام؛ حفاظت کنند از اسلام. پیغمبرِ اسلام را کافى هستند. پیغمبر اسلام هست و احکام اسلام، اهداف اسلام ... شما مؤمنات، شما مخدرات، که از بیوت علما و فضلا هستید، اولى هستید از دیگران. شما از بیت نبوت هستید، اولى هستید به اینکه اهداف اسلام را حفاظت کنید ... بانوان محترم! مسئولید همه؛ مسئولیم همه. شما مسئول تربیت اولاد هستید؛ شما مسئولید که در دامنهاى خودتان اولاد متقى بار بیاورید، تربیت کنید، به جامعه تحویل بدهید. همه مسئول هستیم که اولاد را تربیت کنیم؛ لکن در دامن شما بهتر تربیت مى شوند... ملت ما هرگز از این معانى نمىترسد، و نهضت ما هرگز ترور نمىشود. ترور اشخاص، ترور نهضت نیست.
نهضت قائم است ولو مطهری و هاشمی هم نباشند
نهضت ما قائم است ولو اشخاصى مثل مرحوم مطهرى و مثل آقاى هاشمى - هم- و مثل سایرین نباشند. خداى تبارک و تعالى و «مَن اتَّبَع» نبى را «مِنَ المُؤمنین» کافى است. ملت کافى است. و ملت ما راه خود را پیدا کرده است. هیچ خوفى نیست. هرگز ما نمى ترسیم از این ترورها، و هرگز به عقب برنمى گردیم؛ و هرگز اجازه نمىدهیم شرق و غرب دخالت کند در مملکت ما .. ( سخنرانى در جمع بانوان و خانوادههاى فضلاى حوزه علمیه قم- زمان: صبح 5 خرداد 1358/29 جمادى الثانى 1399.)