سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

89/5/30
4:0 ع

دوستان گرامی سلام علیکم. انشاالله که از این ماه مبارک نهایت بهره را برده و ببرید. بنده به چند دلیل مدتی است که یادداشت­ های بسیار کمی در وبلاگ عباد گذاشته­ ام. نبود کامپیوتر در خانه، امتحان و بعد مصاحبه دوره دکتری، لزوم تحویل پایان نامه تا پایان شهریور ماه، قدری تنبلی و قدری بیشتر حیرانی از اینکه چه بنویسم که به درد بخور باشد چند تا از آن دلایل هستند. به محض اینکه کامپیوتر بخرم! انشا الله مطالب بیشتری را از من خواهید خواند. به خصوص قصد کرده­ ام که مجموعه یادداشت­های بشارت درباره خاطرات دوران دانشجویی­ ام را حتما تکمیل کنم و به چاپ! هم برسانم. یک همچین چیزی ندیده­ ام تا به حال. شاید اگر خوب نوشته شود در حد « دا» بدرخشد. دیشب فکری به ذهنم خطور کرد که حالا می نویسمش. یا علی مددی.

این شب­ها شب­های جنون است. شب­های حیرانی است. نمی­ دانی باید بخندی یا زار بزنی. نمی­دانی از خدا بترسی چون اشد المعاقبین است یا اینکه باید در کنارش آرام بگیری که مونس بی مونسان است. نمی­ دانی خوشحال باشی از اینکه توفیق روزه و درک رمضان یافته­ ای یا غصه بخوری از اینکه ماه مبارک چند روزی بیش نیست و پس از آن دوباره آش و کاس همان است که بود! از دوباره بد شدن وحشت می­کنی و به هزار و یک دعا برای خوب شدن امیدوار می­ شوی. به اینکه مهمانی برای همه است و نه فقط برای خواص دلت خوش می­شود و از اینکه ماه رمضان از تو بگذرد و مورد غفران قرار نگیری و از شقی­ ترین­ها بشوی، دلت آب می­شود. به  «ولیذیقکم من رحمته»  می­رسی غم از دلت فرار می­کند، «فنزل من حمیم » را می­خوانی غمگین می­شوی. این شب­ها شب­های جنون است. هر چه از خودت را می­بینی خوف آور است؛ گذشته­ ات، آینده ­ات، و هرچه از او می­بینی رجایی است البته به جز بعضی یا خیلی! چیز­ها. من از محضر ارحم الراحمین پوزش می­ طلبم اما چه می­توان گفت وقتی همو اشد المعاقبین است. این شب­ها شب­های دیوانگی است. کاش می­شد فهمید که عاقبت چه می­شود. شب­های جنون است و حالا که بناست این­طوری باشد؛ با همه ترس­ها، با همه نگرانی­ها، با دانستن همه عذاب­ها، با دیدن قبر، با دیدن ضعف انسان، با دیدن قدرت خدا، با دیدن آیات عذاب، با دیدن سختی­ های پس از مرگ و... بگذار آخرش را خوب تمام کنیم. چه اشکالی دارد؟ اگر اشکال دارد یکی بیاید بگوید، یکی مخالفت کند، یکی پوزخند بزند، یکی مسخره کند. هرکی هر کاری دلش می­خواهد بکند. شب­های جنون است که هم ترس دارد و هم قند. بگذار آخرش را خوب تمام کنم همان طور که اولش را او خوب شروع کرده است. او خوب شروع کرد و ما را با محبت اولیائش پرورش داد. همان اولیا به ما یاد داده­­ اند آخرش را چطور تمام کنیم. رحمت بر غضب سبقت می­گیرد. و البته همان اولیا فرموده­ اند که بدون عمل نباید امید داشت! این یعنی باید هم امیدوار باشی و هم ترسان؛ این یعنی جنون.

پی نوشت: اگر کسی گیر بدهد که مطلب احساسی است و دین احساسی فایده ندارد و از این حرف ها، نظرش را به ادعیه به خصوص دعای ابوحمزه ثمالی جلب می­نمایم.  

 

 


مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ