88/11/11
5:49 ع
سلام علیکم. آنچه تقدیم می شود اولین بخش از منتخب سخنان حضرت امام خمینی از صحیفه امام است. ترتیب بیانات بر حسب تاریخ است و در انتخاب آنها سعی شده شرایط تاریخی و خصوصیات و روش رهبری حضرت امام بیش از هر چیز دیگر مشخص شود، علاوه بر اینکه سعی شده آنچه به نظر می آید در نگاه امام اهمیت بیشتری دارد، متمایز و قابل فهم باشد. اولین قسمت از این مجموعه منتخبی از سخنان و پیام های حضرت امام از 23 بهمن 1357 تا 31 فروردین 1358 است.
پیروزى شما پیروزى بزرگ اسلام است، و از این به بعد توجه به بسیارى از امور لازم است که عمده آن توجه به حفظ وحدت کلمه است. ما در بین مبارزه هستیم و باز محتاج به وحدت کلمه هستیم؛ باز باید همه اقشار با هم برادروار و در کنار هم آماده باشند براى مبارزه و جلوگیرى از تشتتات و اختلافات. اگر خداى ناخواسته اختلافات پیدا شوند معلوم نیست که ما به پیروزى نهایى برسیم.
اینک ما باید ایران را بسازیم؛ از نو بسازیم ولى مشکلات دارد مشکلات فقط با دولت رفع نمىشود، مشکلات با یک قشر یا دو قشر از ملت رفع نمىشود. همه ملت باید دست به هم بدهند و هرکس در هر شغل، مقام و مکانى که هست، دست به دست ملت بدهد و با هم این بناى جدید را به پایان برسانیم، و یک ملت جدید و یک دولت جدید و یک بناى جدید که همه اسلامى باشد و همه انسانى باشد ما از سر بنا کنیم.( 23 بهمن 1357/14 ربیع الاول 1399)
ادامه مطلب...
88/11/6
8:30 ص
...وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء مُّبَارَکًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِید
+ بهر باران چو کشت منتظر است سینه را سبز و لاله زار کند
88/10/30
3:30 ع
سلام علیکم. مدتی است مشغول انجام پایان نامه کارشناسی ارشد هستم و کمتر فرصت می کنم به عباد برسم. شاید درباره پایان نامه چیزی نوشتم گرچه تا به حال در (( عباد))، تخصصی حرف نزده ام. من دانشجوی فلسفه علم هستم و انتظار می رود که حرف هایی مربوط با رشته تحصیل ام داشته باشم که کم و بیش دارم ،اما باید مجالی پیدا شود که حرف ها را منظم کرده و خدمت دوستان ارایه کنم.
آنچه در زیر می خوانید پیام حضرت امام خمینی رحمت الله علیه به ملت ایران در بیست و دوم سال پنجاه و نه است. این پیام ایشان نه ماده دارد . در اینجا خلاصه ای از بعضی مواد را آورده ایم. یا علی.
اکنون که بحمداللَّه تعالى انقلاب بزرگ اسلامى در آستانه سال سوم است و به رغم بدخواهان و گروهکهاى فاسد مفسد و مزدور شرق و غرب که امید شکست انقلاب را در کمتر از شش ماه داشتند و چشم به راه سردى و سستى ملت و پشت نمودن آنان به انقلاب و باز شدن راه براى وابستگان به رژیم ستمکار سابق و در نتیجه براى امریکاى جنایتکار و دیگر چپاولگران که با حیلههاى شیطانى در کمین نشستهاند تا از آب گل آلود ماهى بگیرند، ملت معظم باید در حال افزایش انسجام و وحدت کلمه باشد. ملت آگاه ایران امروز شاهد آن همکاریهاى عظیم انسانى- اسلامى در سرتاسر کشور است و نیز شاهد ایثار مال و جان و عزیزان خود براى پیروزى و راندن کفار بعثى از میهن عزیز خویش است و قلمهاى زهرآگین دشمنان آگاه بدخواه و دوستان بىتوجه، تأثیرى در روحیه تودههاى میلیونى عظیم الشأن ایران و مسلمانان جهان ننموده است. لازم است تذکراتى داده شود:
تذکر متواضعانهاى است به حضرات گویندگان و نویسندگان اعم از روحانیون معظم و سایر آقایان مطبوعات و تمامى رسانههاى گروهى.
عزیزان من! شما مىدانیدآنچه که به دست آوردید از نفى طاغوت و جایگزین کردن جمهورى اسلامى به جاى آن، ارزان نبوده است بلکه با خون هزاران جوان مؤمن و هزاران معلول و مجروح که ما باید تا آخر عمر خود را رهین آنان بدانیم، به دست آمده است. این نعمت بزرگ الهى را ارزان از دست ندهید. شما حضرات آقایان که در پیروزى انقلاب سهیم بودید و اسلام و ایران مال خودتان است، سعى کنید قلمها و زبانهایتان در خدمت انقلاب و به ثمر رسیدن آن، که آزادى و استقلال در سایه جمهورى اسلامى و زیر پرچم توحید و اسلام بزرگ است، باشد. سعى کنید روحیه ملت را تقویت نمایید و در مقابل فحاشیهاى منحرفین که براى تضعیف روحیه ملت است بیدریغ فعالیت نمایید و از تضعیف اشخاص و یا گروههایى که در خدمت جمهورى اسلامى هستند و تضعیف آنان مستقیماً خدمت به جهانخوارانى است که در کمین نشستهاند تا از قلمها و زبانهاى شما بهره گیرى کنند، بپرهیزید ..
انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمرى و بسیج و شهربانى گرفته تا گروههاى جانباز عشایر و عزیزان شهرها و روستاها در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کنارى بنشینیم و با قلمها و زبانهاى خود قلب نورانى آنان را آزار دهیم. انصاف دهید که ما براى اسلام و کشور اسلامى خود چه کردهایم و این جوانان عزیز از خود گذشته، از دانشگاهى تا روحانى و از روستایى تا شهرستانى و از کارگر تا بازارى چه کردهاند. از اول انقلاب تا کنون تمام رنجها و زحمتها و جانبازیها بر دوش این طبقات بوده است و آنان ولى نعمت ما بودهاند ..
رهبر ما آن طفل دوازده سالهاى است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید ...
خداوندا! من از پیشگاه مقدس تو عذر مىخواهم که کودکان و جوانان عزیز ما خود را فدا کنند و ما بهره کشى نماییم
تذکر اکید به روحانیونى است که در دادگاهها و کمیتهها، جهاد سازندگى و دیگر ارگانها اشتغال به خدمت دارند، که اولًا در امورى که صلاحیت آن را ندارند به هیچ وجه دخالت نکنند که دخالت آنان علاوه بر آنکه از جهت عدم صلاحیت آنان غیرمشروع است، از جهت بدبین شدن ملت به روحانیت و درنتیجه جدا شدن ملت از شما که لطمهاى بزرگ به اسلام و کشور اسلامى مىباشد از گناهان بزرگ و نابخشودنى است.
من بار دیگر خطر امریکا را به جهان بخصوص منطقه و ایران گوشزد مىنمایم.امروز تمامى آنانى که علیه جمهورى اسلامى ایران متحد شدهاند، با واسطه یا بدون واسطه در رابطه با امریکا مىباشند ملت ایران باید با قاطعیت با این خطر بزرگ مبارزه نماید
امروز اسرائیل و دوست صمیمىاش مصر، در منطقه، در فکر ایجاد یک هسته مرکزى براى نابودى مسلمانها و ارزشهاى عالى فکرى آنها مىباشند. من نزدیک به بیست سال است خطر صهیونیسم بین الملل را گوشزد نمودهام و امروز خطر آن را براى تمامى انقلابات آزادیبخش جهان و انقلاب اخیر اسلامى ایران نه تنها کمتر از گذشته نمىدانم که امروز این زالوهاى جهانخوار با فنون مختلف براى شکست مستضعفان جهان قیام و اقدام نمودهاند. ملت ما و ملل آزاد جهان باید در مقابل این دسیسههاى خطرناک با شجاعت و آگاهى ایستادگى نمایند
من بار دیگر از تمام جنبشهاى آزادیبخش جهان پشتیبانى مىنمایم و امیدوارم تا آنان براى تحقق جامعه آزاد خویش پیروز شوند. امید است دولت اسلامى در مواقع مقتضى به آنان کمک نماید ..
پیام من به ملت بزرگ و تودههاى عظیم انسانها که پیروزى به دست پر برکت آنان تحقق یافت و آنان اسلام عزیز را در این قرن تجدید نمودند و همه مرهون خدمات ارزنده آنان هستیم این است که این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزى بىنظیر و این جمهورى اسلامى محتاج به حفظ و نگهبانى است و آن هم نیز به دست تواناى شما که دست خداوند قادر با آن است حاصل مىشود. شما ملت عزیز بزرگوار، همه چیز خودتان را براى رضاى خداوند تعالى در طبق اخلاص نهادید و این مائده بزرگ آسمانى را به دست آوردید. نگهدارى این متاع محتاج به صبر و کوشش است. شیاطینى که شاید اکثر آنها از قشر مرفه وابسته به رژیم سابق باشند با شایعهها و دروغها و فریبها مىخواهند شما را سست کنند و این متاع را که با خون شهدا و جوانان عزیز به دست آوردید از شما سلب کنند و با اسم کمبود بنزین و نفت و قند و شکر و از این قبیل، شما را نسبت به حکومت جمهورى اسلامى دلسرد کنند و ضربه آخر خود را بزنند. در صورتى که این قبیل شایعه و فریب ضربهاى است به شرافت انسانى شما. این کوردلان گمان کردهاند که شما، جوانان و عزیزان خود را در راه نفت و بنزین دادهاید و به اسلام و میهن عزیز خود براى پرکردن شکم خود خدمت مىکنید. اینان را که دشمن عزت و شرافت شما هستند از خود برانید و مجال ندهید که توطئههاى آنان به ثمر برسد. شما به صدر اسلام و مجاهدت پیغمبر عظیم الشأن و یاران بزرگوار او نظر کنید که با چه زحمات و کمبودهایى مواجه بودند و چگونه با نثار جان و خون، اسلام را به ثمر رساندند و با پیروى از آن بزرگواران اسلام را تقویت کنید و میهن عزیز خود را حفظ نمایید و دست رد بر سینه بدخواهان زنید و ترس به خود راه ندهید که خداوند با شماست. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین و پیروزى هرچه زودتر سپاه اسلام بر کفر را خواستارم. والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته...
روح الله الموسوی الخمینی
صحیفه امام- جلد 14- صفحه 71
پی نوشت 1: لطفا به سئولات زیر که از این پیام طرح شده پاسخ دهید:
1-غرب امید به شکست انقلاب در چه مدتی داشت؟
2-چه چیزی انصاف نیست؟( راهنمایی: در توصیه به حضرات آقایان سهیم در پیروزی انقلاب دقت شود)
3-چرا امام از خداوند عذرخواهی می کند؟
4-روحانیون در چه چیزی نباید دخالت کنند؟ دخالت آنان علاوه بر اینکه .... است، .... هست.
5-امروز تمامى آنانى که علیه جمهورى اسلامى ایران متحد شدهاند، با واسطه یا بدون واسطه با چه کسی در ارتباط هستند؟ امروز چه زمانی است؟( سئوال تحلیلی و امتیازی است)
6-دوست صمیمی اسرائیل کیست؟
7-امید است دولت اسلامی در مواقع مقتضی به چه کسانی کمک کند؟( بند حاوی جواب این سئوال را با توجه به شعار نه غزه نه لبنان به بحث بگذارید. نکته: زمان بیان این بند چند ماهی است که جنگ علیه ایران آغاز شده است.)
8- چه کسانی هستند که پیروزى به دست پر برکت آنان تحقق یافت، آنان اسلام عزیز را در این قرن تجدید نمودند و همه مرهون خدمات ارزنده آنان هستیم؟
9-کوردلان گمان کرده اند شما جوانان عزیزتان را در راه چه چیزی داده اید و به اسلام و میهن خود برای پر کردن چه چیزی خدمت می کنید؟
88/10/7
12:6 ع
انا لله و انا الیه راجعون
1. مصیبه ما اعظمها و اعظم رزیّتها فی الاسلام و فی جمیع السموات و الارض
آنچه مصیبت امام حسین علیه السلام را عظیم کرده است، علاوه بر شهادت دردناک ایشان و یارانشان؛ اربا اربا شدن، مقطع الاعضا شدن، سنگ خورن، عطش، رها شدن ابدان مطهر شهدا بر زمین و مرفوع شدن سرهای ایشان بر سنان، عظمت حسین بن علی علیه السلام مصیبت است. او حجت خدا بر زمین و فرزند دختر رسول خدا(علیهما السلام) بود. او فرزند محمد( صلی الله علیه و اله) بود که سالها برای هدایت مردم زحمت کشید. بنا بود با محبت به اهل بیتش رسالتش را اجر دهند که این کار را با قطعه قطعه کردن حسین بن علی علیه السلام کامل کردند. البته بهتر است بگوییم این اجر دادن را در روز عاشورا به اوج رساندند و هنوز به پایان نرسانده اند. داغ حسین بن علی علیه السلام همچنان و تا همیشه تاریخ باقی است و مردم هنوز از دادن اجر رسالت سیر نشده اند! قرنها پس از شهادت حسین بن علی علیه السلام، دوباره مصیبتی عظیم بر دل تاریخ میگذارند. آنچه این مصیبت را عظیم میکند علاوه بر آنچه واقع شد، مکان و زمان این بی حرمتیها است. روز عاشورا- که بسیاری ازدیگران نیز گرامیَش میدارند-، ایران -که دشمنان نیز آن را به حسینی بودنش میشناسند- به ساحت مولی الکونین، اباعبد الله الحسین علیه السلام و عزادارنش بی حرمتی میکنند و صدا میزنند « مرگ بر این ولایت ». این شعار یعنی اگرمیتوانستیم با ولی و حجت امروز خدا بر زمین، همان را میکردیم که امامان ما با حسین علیه السلام کردند.
2. و هذا یوم فرحت به ال زیاد و ال مروان
روایاتی جعل نمودند که عاشورا روز مبارکی است. روز قبول توبه آدم است، روز نجات کشتی نوح، روز شکافته شدن بحر برای موسی و.... گفتند عاشورا روز حاجت گرفتن است، روز باز شدن درب های رحمت الهی! روز برکت در کسب و کار است. حال آن جعل دوباره معنا پیدا کرده است. آری، امامان کفر حاجتی بالاتر از اطفای نور الهی که مظهر تمامش امام و ولیّ خداست و کسبی دل پذیر تر و پر سودتر از ایجاد فتنه در برّ و بحر ندارند و این است که روز عاشورا روز روا شدن حاجات ایشان و روز برکت به کسب و کار ایشان است. دیروز دوباره ال زیاد و ال مروان شاد شدند و پایکوبی نمودند، بیانیه دادند و خندیدند و خندیدند و خندیدند.
3. حسین علیه السلام در سقیفه شهید شد
شنیدهام که زینب کبری سلام الله علیها، زمانی که پیکر بی سر حسین بن علی علیه السلام را بر روی دست گرفت و نوحه کرد که یا جداه یا رسول الله! هذا حسینک مرمّل بالدماء و... ادامه داد که حسین علیه السلام در روز سقیفه شهید شد و زنان و کودکانش در همان روز به اسارت گرفته شدند!
آتش فتنه عاشورای امسال نیز یک باره روشن نشد. این عاشورا ریشه در سقیفهها دارد که دوستان نقاب زده داخلی دست در دست امامانشان نهادند و عهد بر این بستند که ریشه ولایت را بخشکانند. این عاشورا ریشه در جام زهر دارد، ریشه در سالها جَهد برای محو دین. سالها دل دادگی به تئوریهای توسعه غربی. سالها فرصت سوزی برای تربیت نسل جوان. و این میوه آن ریشه شوم است.
4. فلعن الله امه اسّست اساس الظلم و الجور
برائت را نمیتوان از دین جدا کرد. دینداری بدون بیزاری جستن از طاغوت همان میشود که سالها بود. میشود اسلام آمریکایی. لعنت بر کسانی که در روز عاشورا به محضر حسین علیه السلام و عزاداری و عزادارانش بی حرمتی کردند، لعنت بر آنان که این بی حرمتی را پایه گذاردند. لعنت بر آنان و اشیاع و اتباع و امامان ایشان و لعن الله امه سمعت بذلک فرضیَت به. لعنت بر آنان که شنیدند و خوششان آمد. لعنت بر آنان که شنیدند و توجیه کردند. لعنت بر آنان که شنیدند و گفتند ای کاش ما هم با شما بودیم یا گفتند ای کاش روزی بیاید که ما هم جرات کنیم مثل شما مرگ بر اصل ولایت فقیه بگوییم. و وای بر آنان که پس از این راهشان را از این جماعت فتنه گر جدا نکنند. وای بر آنان که راهشان و قلبشان و تفکرشان را از این هتاکان به ساحت اسلام و قرآن و حسین علیه السلام و ولایت جدا نکنند. وای بر آنان که هنوز هم ساده لوحانه و غافلانه فقط بر زخم های پیکر حسین بن علی علیه السلام می گریَند و جواب ندای هل من ناصر حسین علیه السلام را با گریه ای می دهند که او را در برابر ظلم و ظالمان یاری نمی کند.به یقین آنان نیز در این مصیبت عظیم شریک خواهند بود و عذاب الهی آنان را مهلت نخواهد داد.
5. یا لیتنا کنّا معکم
ای کاش قبل از این مرده بودیم و این داغ بر دل ما نمینشست. حال که تا امروز ماندهایم؛ کاش کاری کرده بودیم که دشمنان جرات جسارت به ولی خدا حسین علیه السلام و نائب فرزند ایشان را نمییافتند. کاش خواص، آن هنگام که باید حرف میزدند چیزی گفته بودند و هنگامی که کلامشان آتش این فتنه را روشن میکرد، خفه میشدند.
ما عاشق شهادتیم، شهادت برای حسین(علیه السلام)، زنده ماندن راهش، حفظ حرمتش. ما عاشق شهادتیم؛ شهادت در راه ولی فقیه زمان و برای اطاعت از امرش.
6. ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین علیه السلام
گاهی یا لیتنا گفتن سودی ندارد چون ناشی از دیر فهمیدن و دیر عمل کردن است. خدایا ما را از آنان مپسند که رسیدند و راس حسین بن علی علیه السلام را بر نیزه دیدند و افسوس خوردند و عوض خون دادن، اشک ریختند.
بیانیِه کروبی در تایید بی حرمتی به حسین بن علی علیه السلام
مشاهدات عینی و بی حرمتی های یک کرگدن متوهّم
مشاهدات سردبیر روزنامه خراسان در اطراف دانشگاه تهران
بریدن دوبارهی سر امام حسین علیهالسلام و... ذکر چند نکته
تصاویری از اغتشاش در روز عاشورا
88/9/28
10:46 ص
...و من حالا حتی به سختی میگویم پدر و مادرم به فدایت از وقتی دیده ام که امیرالمومنین فرموده: پدر و مادرم به فدای حسین مقتول به کربلا
ومن وقتی خطبه شما در روز عاشورا را خواندم، فهمیدم که سرانجام فتنه و تبلیغات غلط چیست؟؛ اینکه مقابل امام بایستند و بگویند: تو دروغ میگویی! همان حرفی که این روزها مد شده است به یکدیگر بگویند.
...شاید به اصحابتان راهی بیابم که دستم از دامان رفیع شما کوتاه است. همان اصحابی که امام معصوم خطاب به آنان فرموده است: بابی انتم و امی طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم. یا لیتنا کنّا معکم!
همان اصحابی که معصوم فرمود هیچ قومی خدا شناس تر از آنان نیست. همانان که امیرالمونین فرمود هیچ یک از گذشتگان و آیندگان به آنان نخواهند رسید.
امیری یا حسین! مرا به دست یکی از انصارت تربیت کن.
قال علیٌّ علیه السلام : بأبی واُمّی الحسین المقتول بظهر الکوفة ،والله لَکَأنّی أنظر إلى الوحْش مادّة أعناقها على قبره من أنواع الوحش یبکونه ویَرْثُونَه لیلاً حتى الصّباح
کتاب کامل الزیارات
خطبه ای از امام حسین علیه السلام در روز عاشورا
وبعد أن صف ابن سعد أصحابه للحرب، دعا الحسین (علیه السلام) براحلته فرکبها، ونادى بصوت عال یسمعه جلهم: أیها الناس اسمعوا قولی، ولا تعجلوا حتى أعظکم بما هو حق لکم علیَّ، وحتى أعتذر إلیکم من مقدمی هذا وأعذر فیکم، فإن قبلتهم عذری، وصدقتم قولی، وأعطیتمونی النصف من أنفسکم، کنتم بذلک أسعد ولم یکن لکم علی سبیل، وإن لم تقبلوا منی العذر، ولم تعطونی النصف من أنفسکم (فاجمعوا أمرکم وشرکاءکم ثم لا یکن أمرکم علیکم غمة ثم اقضوا إلی ولا تنظرون إن ولیی الله الذی نزل الکتاب وهو یتولى الصالحین).
ولما سکتن حمد الله وأثنى علیه، وصلى على محمد وعلى الملائکة والأنبیاء، وقال فی ذلک ما لا یحصى ذکره، ولم یسمع متکلم قبله ولا بعده أبلغ منه فی منطقه، ثم قال: الحمد لله الذی خلق الدنیا فجعلها دار فناء وزوال، متصرفة بأهلها حالاً بعد حال، فالمغرور من غرته، والشقی من فتنته، فلا تغرنکم هذه الدنیا فإنها تقطع رجاء من رکن إلیها وتخیب طمع من طمع فیها، وأراکم قد اجتمعتم على أمر قد أسخطتم الله فیه علیکم، وأعرض بوجهه الکریم عنکم، وأحلّ بکم نقمته، وجنبکم رحمته، فنعم الرب ربنا وبئس العبید أنتم، أقررتم بالطاعة، وآمنتم بالرسول محمد (صلى الله علیه وآله وسلم)، ثم إنکم زحفتم إلى ذریته وعترته تریدون قتلهم لقد استحوذ علیکم الشیطان فأنساکم ذکر الله العظیم، فتباً لکم ولما تریدون، إنا لله وإنا إلیه راجعون، هؤلاء قوم کفروا بعد إیمانهم فبعداً للقوم الظالمین.
أیها الناس: انسبونی من أنا، ثم ارجعوا إلى أنفسکم وعاتبوها، وانظروا هل یحل لکم قتلی، وانتهاک حرمتی، ألست ابن بنت نبیکم وابن وصیه وابن عمه، وأول المؤمنین بالله، والمصدق لرسوله بما جاء من عد ربه؟ أو لیس حمزة سید الشهداء عم أبی؟ أو لیس جعفر الطیار عمی؟ أو لم یبلغکم قول رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) لی ولأخی: هذان سیدا شباب أهل، ویضرّ به من اختلقه وإن کذبتمونی فإن فیکم من أن سألتموه عن ذلک أخبرکم، سلوا جابر بن عبد الله الأنصاری وأبا سعید الخدری وسهل بن سعد الساعدی، وزید بن أرقم بن مالک، یخبرونکم أنهم سمعوا هذه المقالة من رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) لی ولأخی، أما فی هذا حاجز لکم عن سفک دمی؟
فقال الشمر: هو یعبد الله على حرف إن کان یدری ما تقول:
فقال له حبیب بن مظاهر: والله إنی أراک تعبد الله على سبعین حرفاً، وأنا أشهد أنک صادق ما تدری ما یقول: قد طبع الله على قلبک.
ثم قال الحسین (علیه السلام): فإن کنتم فی وشک من هذا القول، أفتشکون فیّ أنی ابن بنت نبیکم؟ فوالله ما بین المشرق والمغرب ابن بنت نبی غیری فیکم ولا فی غیرکم، ویحکم أتطلبونی بقتیل منکم قتلته؟ أو مال لکم استهلکته؟ أو بقصاص جراحة؟
فأخذوا لا یکلمونه.
فنادى (علیه السلام): یا شبث بن ربعی، ویا حجار بن أبجر، ویا قیس بن الأشعث، ویا زید بن الحارث، ألم تکتبوا إلی أن أقدم، قد أینعت الثمار، واخضرّ الجناب، وإنما تقدم على جند لک مجندة؟
فقالوا: لم نفعل.فقال (علیه السلام): سبحان الله، بلى والله لقد فعلتم
، ثم قال: أیها الناس إذا کرهتمونی فدعونی انصرف عنکم إلى مأمن من الأرض.
فقال له قیس بن الأشعث: أو لا تنزل على حکم بنی عمک، فإنهم لن یروک إلا ما تحب، ولن یصل إلیک منهم مکروه؟
فقال (علیه السلام): أنت أخو أخیک، أترید أن یطلبک بنو هاشم أکثر من دم مسلم بن عقیل، لا والله لا أعطیهم بیدی إعطاء الذلیل، ولا أفرّ فرار العبید، عباد الله إنی عذت بربی وبربکم إن ترجمون أعوذ بربی وبرکم من کل متکبر لا یؤمن بیوم الحساب.
ثم إنه علیه السلام أناخ راحلته فعقلها عقبة بن سمعان
الامام حسین بن علی علیه السلام
کتاب بشاره المصطفی صلی الله علیه و اله لشیعه المرتضی علیه السلام
کتاب شب عاشورا در حدیث و ادبیات
سخنانی از حضرت امام حسین علیه السلام
88/8/29
11:34 ص
مسئله اساسی و یادداشت اصلی ما هنوز فاجعه کشتار شیعیان در یمن است. اما این یادداشت به مناسبت پخش سریال (( شمس العماره)) تقدیم می شود. به نظر من سریال های صدا و سیما بسیار مهم است چون در نسل حاضر و آینده ما اثری بی بدیل دارد. اگر بی خیال این ها شویم فردا نسلی خواهیم داشت که هیچ تناسبی با اسلام ناب ندارند. لطفا اگر وبلاگ نویس هستید درباره فاجعه یمن بنویسید. درباره صدا و سیما هم. یا علی
لیلا ، عمه، دریا، شکور، زیور، شریفه، رحمت، پروین خانم، هرمز.آدم هایی که خوب و خوش در شمس العماره زندگی می کنند. البته ظاهرا زمانِ بودن هدایت خان حال و هوای دیگری بوده، در حال حاضر هم ملالی نیست جز بی شوهری لیلا خانم. تمامی اهالی خانه فکر و ذکرشان حول شوهر دار شدن لیلا خانم می چرخد وصدا و سیما هم مرحمت فرموده و بینندگان تلویزیون را از ماجرای خواستگاری ها از سرکار علیّه بی نصیب نگذاشته است. خواستگاران یکی پس از دیگری به شمس العماره شرفیاب می شوند و لیلا خانم هم با آغوش باز از مهمان ها پذیرایی می کند و بیننده منحرفی مثل نگارنده گمان میبرد که این دختر دارد با همه طالبانش حال ! می کند.
نوع لباس، گفتار و حرکات شخصیت های داستان متعلق به منطقه ای خاص از یکی از شهرهای ایران است. البته ما از چندی پیش دریافته ایم که خون مردم شمال تهران آنقدر پر رنگ است که می تواند کل کشور را تحت تاثیر قرار داده و وقت کشور و مسئولان آن را به مدت چند ماه هدر دهد.
دریا و شکور زوجی جیره خوار سفره شمس العماره اند و درطبقه یا اطاقی از آن زندگی می کنند. شکور پسری بی کار است و با این حال بیننده باید او را دوست داشته باشد چون با مزه است.
دریا زن شکور دختری پر توقع و پرخاشگر ست و با زبان و حرف های طوفانیش مردش را ادب می کند. بیننده باید دریا را هم دوست داشته باشد. سرکار لیلا در نطق های پس از دستورش سادگی و صداقت لیلا را گوشزد می کند و چه کسی حق دارد روی حرف ایشان حرفی بزند.
این نطق های حضرت ایشان پدیده ای جدید در سریال های ایرانی است . مسئله قضا و قدردر یکی از همین نطق ها تبیین می شود. پری خانم را بی خیال می شوم. هرمز خان تربیت شده فرنگ و مظهر فرزانگی و به گفته حضرت لیلا نعمتی برای شمس العماره است. زبان پری خانم هم در نهایت به برکت هم نشینی با هرمز خان اصلاح می شود.
رحمت مستخدم خانه زاد این عمارت و دارای ظاهری متفاوت با بقیه مردان است. حرف هایش بوی اصلاح الگوی مصرف با اسانس خساست می دهد. همسرش زیور زنی شاد ،فعال و متا فزیکین است. زیور اهل حال است. یک بار که از دخترش شریفه درباره خواستگارش می پرسد، چند بار تاکید می کند که پسره با حاله؟
از حواشی بگذریم و به اصل بپردازیم که شبکه دو هم تمام زورش را می زند تا مردم با تمام وجودشان این اصل را پیگیری کنند. ماجرای خواستگاری لیلا به کجا ختم می شود؟ در حالی که بیننده در حال تجزیه و تحلیل است تا بهترین مورد برای همسری بانوی شمس الماره را پیدا کند، لیلا خانم در سیر و سلوکی عارفانه به نتیجه ای گرانقدر می رسد. حقیقت زمانی بر لیلا کشف می شود که صدای اذان فضا را پر می کند، لیلا مه تسبیحی به دست می گیرد، دل وصل می شود. فیلم غسل داده می شود، بنا بر ملاک برخی کارشناسان این سریال به خاطر این صحنه باید در زمره فیلم های دینی قرار بگیرد البته بگذریم از طرح مسایل فلسفی و اخلاقی مطرح شده در آن. لیلا چندی پس از این مکاشفه لب می گشاید و همه را از غم آزاد می کند. لیلا خانم فهمیده است که ملاک انتخاب همسر به دل نشستن ایشان است بی خیال حرف و فکر ومشورت و .... و این آخرین طبقه از عمارتی است که پایه اش خراب است.
هفته گذشته بخشی از سئوال و جوب های خبرنگاران و آقای ضرغامی را می دیدم .رئیس رسانه ملی در میان صحبت هایشان فرمودند: اهالی هنر به همه حرف های ما گوش نمی کنند آنچه آنها می ساند دقیقا همان چیزی نیست که ما می خواهیم. برداشت من این بود که سازندگان علایق و تفکراتی دارد که د کارشان می آمیزند و این باعث می شود که کار تولیدی همان چیزی نباشد که صدا و سیما می خواهد.
من از سخن ایشان استفاده و چند نکته خدمتشان عرض می کنم:
آقای ضرغامی! اینکه هنرمندان فکر و سلیقه خاص خودشان را دارند قبول؛ اما آیا صدا و سیما ، مدیر و شورای سیاست گذاری و شورای نظارت و هزار دم و دستگاه دیگر ندارد؟ آقای رئیس! شاید شما و این هزار دم و دستگاه فکری ندارید که سریالی مثل شمس العماره وقت مردم و و بودجه کشور را هدر می دهد و اگر فکر دارید وفکرتان این است حالا با کمی تفاوت ناشی از سلیقه و ... سازندگان، واویلا!
آقای ضرغامی، شما بفرمایید بیننده باید از شمس العماره چه بیاموزد؟ بی حیایی دختر جوان در حرف زدن با پسرهای خواستگار و حال کردن با آنها؟، انتخاب همسر با ملاک بر دل نشستن؟، اصلاح الگوی مصرف با اسانس خساست وسخره، زن ذلیلی شکور، زندگی مرفهانه اهل عمارت، فرهیختگی هرمز فرنگ رفته؟ یا ...
ادعا دارید شبکه دو شبکه کودک است. بنده به شخصه از اینکه از شبکهمخصوص کودکان این سریال راپخش کرده اید از شما شا کی ام. شما به کودکان چیزهایی یاد می دهید که چون ریختن زهر در کام آنهاست و کودکان نزدیک من از قربانی های این زهر خواهند بود. ظاهرا حواستان به پیامد های یک فیلم نیست و احتمالا یادتان رفته است پیام حضرت امام(1) را به رئیس وقت سازمان درباره پخش نظر یکی از بینندگان سریالی خارجی مبنی بر الگو بودن نقش اول سریال برای زنان جامعه. والسلام.
(1): آقاى محمد هاشمى، مدیرعامل صدا و سیماى جمهورى اسلامى.
با کمال تأسف و تأثر روز گذشته (شنبه هشتم بهمن ماه 67) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردى که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج مىگردد، و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتى که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فردتوهین کننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدى مسئولین بالاى صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامى زمینهها قوه قضاییه اقدام مىنماید.
روح اللَّه الموسوى الخمینى.9/11/67
شمس العماره بینندگان خود را سر کار گذاشت
سرانجام، شمس العماره هوس را پذیرفت
شمس العماره و مهندسی فرهنگی
صدا و سیما و مشکلاتی که هنوز باقی است
تاملات دهگانه در شمس العماره
88/8/23
5:9 ع
چرا سکوت کرده ایم؟ چرا نظام اسلامی عکس العملی شایسته در برابر کشتار شیعیان یمن توسط وهابیون از خود نشان نمی دهد؟ چرا از دانشجویانی تجمع کننده در برابر سفارت خانه ها خبری نیست؟
صحنه هایی دردناک که سکوت ما آنها را دردناک تر می کند
بر سر شیعیان یمن چه می گذرد؟(سال 85!)
نامه سرگشاده آیت الله العظمی صافی درباره کشتار شیعیان یمن
به آتش کشیده شدن 25 شیعه یمنی در زندان های سعودی
محکومیت کشتار مسلمانان در یمن از سوی 250 نماینده مجلس
حضور خلبانان بعثی این بار در عملیات علیه شیعیان یمن
بیانیه 5 اتحادیه بزرگ دانشجویی درباره فاجعه یمن
کمک 2.2 میلیون دلاری آلمان به شیعیان یمن!!
شیوخ عربستان: برای جلوگیری از نفوذ ایران باید جنبش الحوثی را از بین برد و زنانشان را به کنیزی گرفت!
امام جمعه تهران: رئیس جمهور یمن، صدام امروز است
سه شنبه سوم آذر: تجمع دانشجویان در برابر سفارت یمن و عربستان
شکست ارتش های عربی در بحران یمن
مفتی اعظم عربستان(درباره گروه الحوثی): ما بر حقیم و آنها باطل، پس مبارزه با آنها واجب است
اقدام دانشجویان در تغییر نام خیابان ((یمن)) در تهران به ((شهید الحوثی))
استفاده عربستان از بمب های اهدایی رژیم صهیونیستی
شکست ارتش عربستان در فتح (( جبل المدود))
یادداشت های دوستان
صعده ای ها ما را ببخشید! ما سرمان به لیلا و یلدا گرم است!(دوئل)
27 آبان: جنگی که هست ( آنک آویژه)
27 آبان: راحت باشیم! ( یه فنجان چای داغ)
88/8/19
2:47 ع
مرگ پیش آورد با لبخند ، جام دیگری
گفت :من پرکرده ام این را به نامِ دیگری
خوشه ای هم از شراب خویش امشب مست باش
ای تهی ! ای جرعه نوش ازدحام دیگری !
شد قضا عمر تو ، در این سیر موهوم طلب
کو طوافی تازه در بیت الحرام دیگری ؟ ...
هر قیامم سجده ای شد ، هر رکوعم سجده ای
سجده ای خواهم که باز آرد قیام دیگری
تخته سنگی ، سال ها در سینه ام نشکفته ماند
می تراشم صخره ها از شعر ـ دام دیگری ـ
در فراسوی عدم می ایستد ، دل می برد
با تبسم ، با کرشمه ،... بی کلام دیگری
من غبار حسرت تقویم های مرده ام
کاش عشق از در درآید با سلام دیگری
عبد الحمید ضیایی
88/8/11
4:12 ع
امام خمینی(ره): ما با اینها بشینیم صحبت بکنیم! چی چی صحبت بکنیم؟
سخنرانى در جمع کارکنان شهردارى اهواز- 17 آبان 58
بعد هم آقاى کارتر تفضُّل فرمودند که دو نفر بفرستند با ما صحبت بکنند. ما چه صحبتى با شما بکنیم؟ صحبت با شما کى بکند؟ جواب این زنهایى که بچه هاشان را از دست دادند، پدرهایى که جوانهاشان را از دست دادند، آنهایى که در این طول زمان از امریکا ضربه خوردند، ممالکى که ضربه خوردند این قدر، ما جواب اینها را چه بدهیم؟
ما جواب این مملکتهاى کثیرى که با امر امریکا، با توطئه امریکا، آنها را به نابودى کشیدند، وجداناً جواب آنها را چه بدهیم؟ بنشینیم با کى صحبت کنیم؟ رد کردم این را که نه. نه ما یک همچو حقى داریم، نه دیگران یک همچو حقى دارند. ما تابع ملت هستیم، ما خدمتگزار ملت هستیم، ما باید روى مسیر ملت سیر بکنیم. ما هیچ خوفى از این نداریم که بربخورد به آقاى کارتر یا امثال او و توطئه زیادتر بکند. یک کسى، یک کشورى که براى خدا قیام کرده است، فریادش اللَّه اکبر بوده، او را از چه مىترسانند اینها؟ یک کشورى است که جوانها در میدان رفتند و با تانکها مقابله کردند. نه جوانها، بچهها. یکى از دوستان مىگفت که من خودم شاهد بودم که یک موتورسوارى، بچه ده، دوازده سالهاى حمله کرد به تانک و رفت زیر تانک. یک همچو مملکتى را نمىتوانند اینها خوف در آن ایجاد کنند. کى را مىترسانند؟ من از بچگى در جنگ بودم، تا حالا نگفتم.ما مورد هجوم «زَلَّقى» ها (1) بودیم. مورد هجوم «رجبعلى» ها (2) بودیم و خودمان تفنگ داشتیم. و من در عین حالى که تقریباً اوایل شاید بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایى که بسته بودند در محل ما، و اینها مىخواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا مىرفتیم سنگرها را سرکشى مىکردیم. اینها از چى ما را مىترسانند؟ ما برایمان مطرح نیست این امور. ما شیعه آنها هستیم که بچههاى کوچکشان را فدا کردند براى اسلام. ما از چه بترسیم؟ مملکت اسلامى پیشِمان مطرح است. هیچ چیزى مطرح نیست پیشِمان جز اسلام. و یک ملتى فریاد مىزنند، اللَّه اکبر مىگویند و جمهورى اسلامى را مىخواهند. ما پیشِمان چیز دیگر مطرح نیست. ما نمىترسیم از اینکه امریکا توطئه کند، یا فرض کنید تهدید کند ما را. ما از تهدید او نمىترسیم، ملت ما هم نمىترسد، آن کسى مىترسد که این دنیا را دارِ قرار مىداند.
آقاى کارتر ما را از چه چیز مىخواهد بترساند؟ تفنگدارهاى آنها، نظامیهاى آنها از چه چیز، ما را مىترسانند؟
بفرستند هر کارى مىخواهند بکنند. ببینند مىشود یا نمىشود یک ملت بیدارى را با آن حرفهاى بیهوده آنها اغفال کرد ..
ما با اینها چه صحبت بکنیم؟ آنها که شبکه جاسوسى در اینجا درست کردند، توطئه درست کردند، کردستان و امثال اینها را، اینها نقشه مىکشند و راه مىدهند. ما با اینها بنشینیم صحبت بکنیم! چى چى صحبت بکنیم؟
ایشان مىخواهند چه صحبت بکنند؟ ما مىگوییم یک نفر آدمى که پنجاه و چند سال خودش، پدرش در اینجا حکومت جائرانه برخلاف قوانین اسلام، برخلاف میل ملت حکومت کردند و همه چیز ما را از بین بردند، بدهند دست ما یک مطلب حقى است ما بگوییم بدهید این جانى را که جوانهاى ما را کشته است، این جانى که همه ذخایر ما را به رایگان داده است و خیانت و جنایت به ما کرده؛ این را دست ما بدهید. چه مىگویید شما؟ مىخواهید بیایید بگویید که باشد آنجا؟ یا مىخواهید بیایید بگویید که نه، شما دیگر حالا ببخشید ایشان را؟ چه چیز مىخواهید به ما بگویید؟ مىخواهید تحویل بدهید، خوب، تحویل بدهید، دیگر گفتگو ندارد، حرف ندارد این. خوب، تحویل بدهید این جانى را، تحویل ما بدهید. لانه جاسوسى هم از اینجا بردارید. بنشینیم آن وقت دولت ما صحبت بکنند راجع به مسائل ارتباطاتى، که معلوم نیست یک ارتباط صحیح هم باشد. لکن با همه ملتها، ما با هیچ ملتى بد نیستیم. اسلام آمده بود براى تمام ملل براى ناس یا أیّها النَّاس ..
ملت بیدار باشند، توجه داشته باشند. به این توطئههایى که از طرف خود آنها دارد مىشود، و روابط هست بینشان و این افراد ناصالح، اینها مىخواهند کارى بکنند که این به جوانهاى پاکدل ما، آنها تهمت بزنند . اگر یک دستهاى آمدند، گفتند که فلان سفارتخانه مثل این است، هیچ گوش به آنها ندهید.
به داد اینها برسید آقا. نباید حالا مثل آن وقت باشد. یک دسته آن بالاها بنشینند و تفریح بکنند و پایشان را روى هم بیندازند و لَمْ بدهند و مبلهاى گرانقیمت و بخندند به این جمعیتهاى زحمتکش، و با قلم خودشان برخلاف مسیر اینها و بر وِفْق خواستهاى ابَرقدرتها قلمفرسایى کنند؛ ننشینند این کار را بکنند ..
ما همه با هم باشیم، مملکت از خودتان است. همه بچه این مملکت هستید. پس چرا یکى به آن طرف مىکشد، یکى به این طرف مىکشد؟ آقا چرا یک دسته تبلیغِ آن طرفیها را مىکند، چپیها را مىکند. یک عدّه [تبلیغ] راستیها را مىکند؟ مگر خودتان آدم نیستید؟ براى خودتان کار بکنید. براى این مملکت، براى این ملت، براى این بیچارهها کار بکنید. کارشکنى لااقل نکنید، خوب، بنشینید تو خانه مُرفَّهتان و تفریحات خودتان را بکنید، و عیّاشى و هرزگى خودتان را بکنید. دیگر چرا کارشکنى مىکنید ..
خداوند ان شاء اللَّه همه ما را آدم بکند. قرآن براى آدم سازى آمده، خدا ما را آشنا کند به قرآن کریم و به شما ان شاء اللَّه توفیق بدهد. از خدمتهاى شما من متشکرم. اجرش با خداست. خدا با شماست. و ان شاء اللَّه موفق و مؤید باشید ..
- والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
صحیفه نور جلد11
_________________________________________________
(1)و (2)- زَلَّقىها؛ طایفهاى یاغى در اواخر دوره قاجار بودهاند، و رجبعلى نیز یکى از یاغیان معروف همان دوره بوده که اصلًا از چهار لنگ بختیارى بوده و به همراه گروهى سوار در منطقه کمره و بلوک بختیارى به غارت اموال مردم بىپناه مىپرداخته است.